سخن مدیر وبلاگ (امیر هاشمی مقدم)
ترم جدید آغاز شد؛ رییس جدید دانشگاه منصوب و برنامههایش را آغاز کرد؛ دانشجویان رشته متالوژی به جمع دیگر دانشجویان پیوستند؛ مشاوران گروهها تعیین شدند؛ و دانشجویان هم با سری پرشور و برنامههایی برای درس و دانشگاه، پس از سه ماه دوری از دانشگاه، دوباره گام به محیط مقدس علماندوزی نهادند. شور و شوقی که در چند روز آغازین هر سال تحصیلی در چشم دانشجویان جدید و قدیمی برق میزند، فقط و فقط همین یکبار نمود مییابد و بس. خوب بنگرید؛ میبینید. حتی استادان هم که تابستان را به رسیدگی به کارهای علمی –پژوهشی خود و آماده کردن مطالب علمی برای ترم جدید میگذرانند، حالتی دیگرگونه دارند. وصفش را من و شما که دانشگاهی هستیم میدانیم. و الا برای دیگران نمیتوان توضیح داد و توصیف کرد. هرچقدر هم بگویی، هر چقدر هم سر تکان بدهد که یعنی درک کرده، باید مطمئن بود آنگونه که ما درک میکنیم، او هرگز درک نخواهد کرد. مگر آنکه روزی دانشجو بوده باشد و یا آنکه در آیندهای تجربه کند که دانشجو خواهد شد. استراحت چند ماهه تابستان؛ دوری از دوستان و همکلاسیها و شوق دیدن دوباره آنها؛ برنامهریزیها برای جبران کمکاریهای گذشته و تلاش دوچندان؛ و تجربه درسها، استادان، دوستان، برنامهها و کلاسهای جدید؛ همه و همه باعث اشتیاقی وافر به شروع ترم میشود.
این دانشگاهی که شما در آن به کسب دانش مشغولید، خیلی کوچک است؛ اصلا دانشگاه نیست؛ فعلا موسسه آموزش عالی است/ محیطش کوچک است/ کتابخانهاش چندان بزرگ نیست/ سالن مطالعه ندارد/ سایت رایانهاش به همه چیز میماند به جز سایت/ و... . اینها همه درست. اما؛ مطمئن باشید هیچ دانشگاهی پیدا نمیکنید که دیدار با رئیسش اینقدر ساده و بدون دردسر باشد. یادم میآید یک ماه تمام پشت در اتاق منشی رییس دانشگاه شهید بهشتی درخواست دیداری کوتاه با وی را داشتیم؛ دیداری که هرگز تحقق نیافت. در هیچ دانشگاهی به این راحتی نمیتوانید با درهای باز اتاق معاون دانشجویی-آموزشی دانشگاه مواجه شوید که وقت و بیوقت، موقع ناهار و نماز و... به سراغش بروید و او هم به هر ترتیب که شده، راهحلی برای مشکل شما پیدا کند؛ در هیچ دانشگاهی با رییس کمیته انضباطیای مواجه نخواهید شد که به جای قیافه عبوس گرفتن و گیر دادن به وضعیت ظاهری و روابط شما و تشکیل پروندههای انضباطی، با چهرهای گشاده و همیشه خندان، تنها به مشاوره و حل مشکلات [حتی مالی] شما اقدام کند. در هیچ کجا از روابط دوستانه کارمندان دانشگاه با دانشجویان خبری نیست. در هیچ کجا... باز هم باید گفت؟ بگذاریم اگر دانشجویان ورودی امسال هستید، بقیه را خودتان تجربه کنید.
در آغاز سال تحصیلی جدید، ما نیز همانند شما، برنامههای جدیدی در سر داریم که تنها و تنها با همکاری شما در راهاندازی و انجامشان موفق خواهیم شد. همین وبلاگی که دارید میخوانید، یکی از این برنامههاست. همه چیز بستگی به همت شما دانشجویان دارد. این گوی و این میدان. اگر استقبال و همکاری خوب بود، مرتب به روز خواهد شد. اگر نه، که لنگ لنگان پیش میرویم. نام آن هم هنوز قطعی نیست. فرصت دارید در انتخاب نامی مناسب، یاریمان کنید. روی یک تکه کاغذ نوشته و در صندوق کنار بورد علوم اجتماعی بیندازید. اخبار روز، اخبار دانشگاه، گزارش، تحلیل خبر، عکس، کاریکاتور، مطالب طنز، انتقاد، پیشنهاد، و خلاصه هر آنچه خود دانشجویان صلاح بدانند. در آغاز راه که به افتخار اضافه شدن دانشجویان جدید و آغاز ترم تحصیلی، همه مطالب مرتبط با دانشگاه و آغاز ترم است، متاسفانه تنها از دانشجویان پژوهشگری و ارتباطات یاری گرفتیم. اما از مطالب بعدی منتظر حضور سبز دانشجویان رشتههای حسابداری، مدیریت و متالوژِی نیز خواهیم بود. دانشجویان میتوانند برای همکاری با این وبلاگ با مدیر آن هماهنگ نموده و یا مطالب خود را برای انتشار در آن، به آدرس ایمیل مدیر ارسال کنند.
این وبلاگ، زمینه ای است برای نوشتن و خوانده شدن اولین تجربه های نویسندگی دانشجویان دانشگاه سبز آمل. رویدادها و اخبار، مقالات علمی، داستان کوتاه و شعر، معرفی و نقد فیلم و کتاب، گزارش و... خلاصه همه و همه نوشته های دانشجویی در این وبلاگ منتشر خواهد شد. در واقع اینجا پلی است برای ورود به دنیای نویسندگی و رسانه ها. برای یاری دوستان تان، نظر، پیشنهاد و انتقادتان را برای متن و مطلبی که می خوانید، بنویسید تا راهنمای مطالب آینده شان باشد. پیشاپیش همه نویسندگان این وبلاگ از شما سپاسگزاری می کنند.